برای بستن ESC را فشار دهید

0 8
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

رخ دررخ پنجره به تماشای دستهای تو ایستاده ام درسکوت تا از پهنای صورتت برگیرم لبخندی در مصلحت ایام وقتی لبهایت چون گل رز تمام قد سرخ می شوند از خاطره هایی که تو برایم ساخته ای #علیرضا_ناظمی   2

0 9
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

بگذارباران ببارد من عهد کرده ام زیر باران به رقص درهوای خاطر خواهی تو مجنون بیایم و بی آنکه سررشته ی الفت تو را گم کنم به تو بگویم از رفتن حرف نزنی مَردها پای رفتن ندارند از کوچه ها خطا پوشی کن غلط های…

0 15
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

دستهایم را در پرتو نور دراز می کنم به سمت ابدیت بیکرانه ای که مکاشفه ی چشمهای تو و برق شادمانه ی نگاهم را سبب ساز بود دلم سیر ترا می خواند آرام، آرام آرام ،آرم قلبم عطشناک ترا می جوید تند، تند، تند، تند…

0 15
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

تو که باشی همه چیز ممکن می شود اینجا کنار زاینده رود نفس کشیدن در هوای تو امکانپذیر می شود دستهایم دیگر لا لایی تنهایی نمی خوانند وچشمهایم دیگر از غبار غم گردملال به دل نمی گیرند توکه باشی  همه چیز عالی است حتی حال…

0 17
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

پیش از هوس دراندیشه ی زندگی با تو ام ودر هرحال تا برگ ریزان درختان کنار هم هستیم تا آبان تا بهمن تا اسفند تا فروردین که از شاخسارانِ باغ ها ترنم مهر تو جاری می شود واز شانه هایم دستهای تو بالا می رود…

0 14
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

پروانه می شوم درعصیان بی باک پنجره ها وسفیر سبز آزادی خواهم شد  در جنگل ابرها چقدر راه نرفته داریم واز غیظِ سنگینی کلمات چقدر شعرها سُر می خورند در بهمن تمام جاده های جهان به تو ختم می شود وسعت خواب ماه طولانی ترین…

0 20
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

پیچیده عطر گیسویت در حوالی شعرهایم مدتهاست دارم به رؤیای نیمه شبهایی فکر می کنم که چشمانت سروده های مرا در بزنگاه کتابی دمادم ورق می زند پابه پای ثانیه هایی که بغض سکوت مرا به بانگ لبهای تو عمیق گره‌ می زند #علیرضا_ناظمی 2