آوای شکوفه های بهاری سوز دلِ سینه چاک من التهاب چشمهای غمگنانم در بهاری که لبریز بود از شادمانی ومن نگاهم به در خشک شده تو نیامدی ودر دل من شورش سربازان نوروز دلشوره آفرید وهنوز این غم باقی ست #علیرضا_ناظمی 2
چه بی گمانه به خرمن من می تازد افسونگر چشمانت کمتر بی رحم باش عاشق را پناه می دهند ودلتنگ را قرار ببین چه کرده ای که بیرحمانه در غم شعله ورم #علیرضا_ناظمی 2
رجز سکوت درقلب شهر بیقراری پای ساعت های به گِل نشسته دردهای سینه سوز تو وبشارتی که هربار شعر من می دهد با درنگی لبریز از تماشا وشکیبایی عصرانه ای امید آفرین… #علیرضا_ناظمی 2
