رجز سکوت درقلب شهر

بیقراری پای ساعت های

به گِل نشسته

دردهای سینه سوز تو

وبشارتی که

هربار شعر من می دهد

با درنگی لبریز از تماشا

وشکیبایی عصرانه ای

امید آفرین…

#علیرضا_ناظمی

2

برچسب گذاری شده در: