وعده ما جایی حوالی خیابان
زیر باران
درهوای دلچسب زمستانی که
بوی آشتی داشت و همدلی
با چاشنی عشق
وطعم ملس گلهایی که
دوستشان داری
چشمهایت که برق تماشا داشت
و کفش های کتانی تو که
تا فرق سر در آب رژه می رفتند
روییدن نگاهت در شعرهایم
چامه هایی که به ناز شنیدی
و لبخندهایی که از ته دل
برون ریزی داشت غمهایت را
در خیابانی که
منتهی شد به بوییدن عطر مهربانی
درآغوش من …
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها