جایت سبز
میان همهمهی جا خالیهای همیشگی
و اینجا، کنار میز صبحانه
لبخندت عسل است
و بخار چای، نشان از تُو دارد
گلهای پرده را می بینم اینک
که از دشت ارژن، دستانتوشکوفهزدند
شبِ مهتاب، شویدپلویمان
کهمزهی تو را در قاشقهایم جاودانه میکند
مربای بهارنارنج؛
جوششِ گرم جانترا میپذیرد
نان تست داغت ، پنیر و زیره ات
سبزیِریحان ودوریِ قشنگ
حجم آغوشت که مانند رودی
کوه را میشکافد، راهها را نیمه میکند
تکیهگاه شانههایت، نفسهایت
رخ در رخ که میشویم ،آفتابمی ایستد
برای تولددوباره یعشق
در ساحلِ خانهی همیشهسبزمان
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها