دویدی

میان خاطراتم

وکل کشید بهار

منزل به منزل درشعرهای سپیدم

مادرم می گفت : به او بگو

بگذار پرنده دستانت را ببوسد

وحالا زمان آن فرا رسیده

چشمهایت را از سیاره های سورچران آسمان

برگردانی به سمت لالایی پنجره های باز خانه

بگذار کبوتر از دستانت دانه بچیند

بگذار پرستو بهار را مژده دهد

بگذار بگسلد رشته هجران

وبه هم بپوندد ترجمان واژه های کوک مهر

بگذار جان بگیرد شعر

بگذار چراهای ذهن من

رخت بر بندد

بگذار من هضم شوم در وفور بودنت

جهان عرصه ی باز آفرینی خاطره هاست

#علیرضا_ناظمی

2

برچسب گذاری شده در: