من از شهر اجدادی شما خاطره ها دارم
ودرسلول های تنم زنگ بیدار باش صبحگاهش
هنوز آوای چهل ساله دارد
ناقوسی روح نواز
وصدای ساعتهای دیواری باکره ای هنوز
در اولین پیچ میدان به گوش می رسند
رادیو روی موج جدیدی
منشور اشکهایت را واگویه می کند
تو هنوز لابلای زخمهای عمیق تنهایی
در حصار آهن وسنگ وسیمان
آرامش را در سطرهای شعرت نداری
من دچارم به هذیان دلتنگی
وشهر را پرسه می زنم هرشب
شاید ستاره ها راه خانه تان را نشانم دادند
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها