به آستانه ی در
به آستانه ی کوچه
به آستانه ی راه
نشسته ام دیده به در
چشم به راه
با تبسم هایی به لب خشکیده
وعطر دلتنگی ای که
چنبره زده برصبحگاه انتظارم
شانه به شانه در
تماشای صبحی که
بوی تو برسد
تا بشکفد از لبهایم
پسته ی ذوقی
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها