عشق نردبانی ست با یک عالمه پله وما عابرانی هستیم صف کشیده درکوچه به انتظار رسیدن به…
به دختری فکر می کنم که چشم به چراغ امامزاده دارد با گونه هایی ملتهب وشبهایش را…
پرنده باش درآرزوی آزادی برون آمده از پیله تا پروانه وار رزم زیستن در خنکای عشق را…
کنج دنج آرامش من جایی ست که پنجره با رکابی حوصله همواره نغمه ی شادی دارد چراغ…
زمستان آمده است تا نبودنت را جار بزند وقتی واژه ها دردهانم نمی چرخند وباد دارایی هایم…
شومینه از هوای تو پرشده است من درآتش عشقت در گداز وجودت که قابله ای ست درخور…
به خوابهای پریشان من بیا ومثل پاییز برایم انار بیاور ومرا مهمان کن به طعم گس خرمالویی…
دوری انار تله پاتی چشم های من با دیدگان تو آمادگاهی تماشا فلش بک به یلدایی که…
مثل خرمالوها دلتنگم … دلتنگ پاییزی که نیست #علیرضا_ناظمی 1
گیس گره می زنی به روزهای هفته شنبه ظهر کوکوی سیب ،شام عدس پلو یکشنبه ظهر الویه،…