آفتاب از روشنای دشت می پیچد
به شکوفه های درخت
در عصری دلگیر
همراه با نجوای سبز ازجمعه نوشتن
وقتی سوت وکور
چشمانم می پالاید
مزرعه را
خانه باغ را
وتو نیستی
تا درمن تکثیر شود مهربانی هایت
وشریان زندگی جاری شود در رگهای حیات
با هر نفس عمیقی که می کشی
فارغ از هر غصه ودرد
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها