در تماشایم دامگه گل ها را
در حوالی تو
تا به تاراج برند
از ابریشمین گیسوانت
رشته رشته نرمینه های احساس را
به ترفندها
پنجه از حسادت به دیوار می کوبم
و از آتش خشم فریاد بر می کشم
از جای به ناگهانی می جهم
دل نگرانی های من
خوابی بیش نبود …
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها