در شبِ بیقرارِ شنیده های اندیشهام
هزارن پل می زنم
به لطافت سیمای مهتابی ات
با سکوتی مالامال از آه های سپید
و نگاهم؛ این رهگذر فروردین
بی پرواتر از همیشه
با پلکهایی سبز
ازجنس بارانخزانی
درافق مشتعل از هزاران پروانه
بی پهنه ی سوسوی تماشا
تنها
به مقصد نگاه تو میرسد…
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها