از دلتنگی
به سوی تو کوچ خواهم کرد
دلم می خواهد باران شوی
وبباری
بردستهای خالی من
برچشمهای سرخ از غصه ام
این روزها غروب که می شود
راه گلویم را می بندد
چون موج هایی از دریا
کلاف واژه های ناسروده ام
وته نشین می شود
آه های بی شمار تبدارم
و می تراود قلب دفترم را
شعرهایی خورشیدیبرای تو…
شعرهایی که
کالبد شهر را معطر می کند
به نفس های آمدنت
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها