پرندهای
پس از زادنم، پرید
و من
تبدیل شدم از انسان به پرواز
و اکنون مردی خوشبختم
مردی با آسمانی تماشا
و نگاههایی که لبریزند
از:
پر
پرندگی
پرواز
و این روزها
در من
نگاهی نو جوانه زده
با قامتِ شعر
و غروری قجری
و نجابتی قَدَر
با نشاطی صبحگاهی
پرسه زن در دل شبهای بیکسیام
شبیه پیچکی پیچیده
بر پهنهی پنهان شاخسار مهر
در هیئت لبخندی نفسگیر
او آمده تا باب سخن باز شود
و تمام من
شاعر شوند
به ترفند نگاه مهربانش…
#علیرضا_ناظمی
نمایش دیدگاه ها



