دلخوش به همین مقدار کم روبه سوی بهبودی قلب ها با رأفتی همیشگی چشم خود را گشوده به روی دنیای زیبایی ها ومن در ژرفای نگاه او نقشجهانی می بینم شکوهمند واستوار #علیرضا_ناظمی 0
مست از بوی قهوه می نشینم روبرویت و زل می زنم در حدقه چشمهایت ولمس می کنم دستهایت را آرزوهایم را نفس می کشم چقدر نزدیکم به تو وتنهایی چقدر دور است از من فاصله ها را پرکرده حضورت تنها می شویم با هم ویک…
تو با من همسفری همیشه بلکه از همیشه هم بیشتر ای همزاد قصه های من آرامشم را مدیون توام بگذار لطفا… بگذار محکم گره بخورد ریسمان ،عشق ،الفت دوستی ،شفت، همدلی بگذار در هم تنیده شود مهر، عاطفه، ایثار بگذار شور بگیرد چشم های زل…
لبریزی از چکامه های شور وساقدوش توست رایحه ی عطر باد صبا تو از مشرق می آیی آفتاب به فرمان تو می چرخد درخت، آینده، پرنده در تو نظر دارند برگها به اشاره تو از درخت می افتند وتو همان بانوی شور وصداقتی که ترجمان…
طعم دارچین حضورت چایی ِ دبشِ آرامش ِ تو وگل خنده های مستانه ات همه نوید بخش بهاراست در باور ترد پرستوها تو آمده ای تا مهربانی ات ترجمان لبخند باشد وسرور #علیرضا_ناظمی 2
هرچه سیاهی ست دوست دارم شب را موهای تو را در دل شب موهای تو را… همین پنج انگشت کافی ست تا نامت را در قلبم سیاهه کنم به نوشتن که می رسم زبانم بند می آید شاعر می شوم چقدر آستانه ی تحمل من…
درمه آلود ِ هوای زیستنم ایستاده ام بر پرتگاه محاصره پرپرم می کند انتظار واین بغض فرو خورده جان می گیرد از من بی تو #علیرضا_ناظمی 2
همقطار منی درایستگاهی متروکه مشترکا پیاده می شویم وبا هم درمسیرها تنهایی پیش می رویم غافل از اینکه ما دو نفریم دونفر ِ تنها #علیرضا_ناظمی 2
شکوفه های بادام بهانه شد تا من در دام سپید آرامشت بازهم درسکوت شعرهایی بگویم لبریز از چکامه های ناب و تمناهای دل کویری ام را پیکشش نگاه مهربانی کنم که هر روز طلوع می کند صبحگاهان از مشرق … #علیرضا_ناظمی 2
مبتلایم به تو ودر تنگنای دلتنگی در خیال خودم درآغوش می کشم تو را وبی هوا هوایی تو می شوم حتی چند لحظه به قدر چند دقیقه به قدر بوسه ای وبه اندازه ی مکاشفه ی عاشقانه ای همین و بس #علیرضا_ناظمی 2