دهانم پر است‌ از حرف ودر شهر چون باد می چرخم سرگردان وسراغ تو را از هر عابری می گیرم بگو کجایی که در من بیداد می کند آغوشی که تو را ندارد و شعرهایی که نبودنت را هراسان  خط به خط به خط می…

آنقدر دوستت دارم که خودم را فراموش کرده ام وگرسنگی را وتشنگی را وخواب را تنها چیزی که یادم مانده دلتنگی است و حسرت…   #علیرضا_ناظمی 0

غم هایت را برای من حواله کن بگذار این بهمن سهمگین بسلامت تمام شود وما عبور کنیم از سوز زمستان بگذار برسیم به اسفند دوباره زاده شویم وبهار شعر دوباره بر لبهای ما جوانه بزند…   #علیرضا_ناظمی     0