از بندجامههای چرکین لبریز از ترکهایی که برپوستم جوانه زدند گریختم از زخم زنجیر هزاره ها در…
ساکنطبقهدوم
3 مقاله
و من رها در این دریای پر تلاطمم تو با خود می بری به کشتی همه را…
جایت سبز میان همهمهی جا خالیهای همیشگی و اینجا، کنار میز صبحانه لبخندت عسل است …