دور دستهای خیال نبض نشاط سور چشمهای تو درتماشای تک درخت حاشیه تپه منظره ی تماشایی شهر…
پنجره رؤیایی من
101 مقاله
ماه درو می کنم در زلالی شوقی لبریز آه های حسرتبار از چشمهای تو ای مسافر مهتابیِ…
درتاریکی شب من هراسانم ازسیاهی ها از تنهایی مزمنی که به جانم افتاده قدم رنجه کن به…
آه بانوی قالی باف من که درکمرکش جاده زندگی کارت گره خورده به رشته های نخ دارقالی…
فانوس شب سو سو می زند جایی در دور دست ها من مسافر مهتاب شبم دنیا روی…
ما خیلی وقت است درکوران روزگار تنهایی را تجربه می کنیم تلخ تلخ ورایحه های شیرینی از…
قهوه های تو غوغا می کند شبیه شعرهایت که مرا می برد به پرسه درخیال شب به…
جستجوگرم تورا لابلای واژه ها این روزها …. هرچه دلتنگت می شوم پناه می برم به شعر…
برگرد تا این ایستگاه دوباره بوی تو را بگیرد باران ترانه ی مهر بخواند وگنجشک ها از…
از دور نگاهت می کنم از نزدیک دستم را بگیر بگذار درمن جوانه بزند شور جوانه بزند…