برای بستن ESC را فشار دهید

0 17
1
علیرضا ناظمی

در  تنگنای حادثه  ها برون  جَسته از  دل  سنگ  خارا وجودم تا  تو را  محکی  دوباره  بزند تمرد  چشمهایم   بی  خیال  تو  نمی  شوم به  بودنت  فکر  می  کنم هرچند  مرا به  بند  کشند بَناهای  ناسازگار و بَنّاهای  ناسازگار #علیرضا_ناظمی 1

0 10
1
علیرضا ناظمی

عطر بابونه رایحه ی یادت ودلتنگی حضور تو مرا همواره تا بیکرانه ی مهر به دلکش خاطراتم با تو به فصل خوش بودنت رهنمون می کند ومن تسلیم دربرابر قضا با ایمانی راسخ به تو پیوند می زنم عمیق خاطر خواهی ام را با تپش…

0 17
1
علیرضا ناظمی

پنجره ای رو‌ به نگاه شهر گلدانهایی با حالِ متعالی من لبخند تو و برکه ای لبریز از تماشات وقتی دیده به راه سر می اندازی  چادر سفیدت را تا درمسیر آمدن من عطری از واژه های سرمست پیشکش نگاه ها کنی از حالم جویا…