برای بستن ESC را فشار دهید

0 61
1
علیرضا ناظمی

قسم به بغض بسته ی پنجره قسم‌به مرکب ِقلم های شکسته به شُکوه لاله، شِکوه آلاله و زنبق‌هایی با نبضِ تُندِ بی‌قرار در آغوشِ گرمای خشمگین آفتاب که از طلوع تا غروب چشم به راه ابرِ نگاهت مانده‌ام تا رنگین‌کمانِ چشمانت را در چینِ لبخندِ…

0 45
1
علیرضا ناظمی

تبسم می کنی آفتاب طلوع می کند  تبسم تو  مانندِ نسیمی ست که  همهمه‌ی شهر را خاموش می‌کند و من به تو فکر می کنم که   تو نفسِ بامدادانی   انتخاب تو را بی مهابا پذیرفته ام  آفتاب غروب می کند تبسم می کنی…