برای بستن ESC را فشار دهید

0 4
1
علیرضا ناظمی

به ملاقات من بیا شبی در سکوت وملال از دلم بردار برای چشمهایم شور بیاور به دلم شرر ببار مرا بهاری کن و زنجیرهای این  دوری درد دوری رنج دوری اسارت را پاره کن برایم خاطره بساز چراغ بیاور دستی بیفشان و مرا رها کن…

0 7
1
علیرضا ناظمی

دریا آن سوی اندوه چشمهای توست کمی دور تر از همین آخرین نفس هایم کنار بستر هواخواهی تو آن گوشه دنج که تنها من و تو از آن خبر داریم جایی فراتر از خیال مرغان دریایی در پهنه روشنایی های مدام که اندیشه مرا تا…

0 6
1
علیرضا ناظمی

به پای تو می ایستم شبیه کوه که سالهاست به پای زمین ایستاده است پشت درپشت تو روزها وشب ها و ساعتهای متوالی چه شعر تازه ای گفته باشی یا نه می ایستم تا دوباره ستاره هایت بدرخشند گلهایت شکوفه دهند ودوباره به بهار سلام…