برای بستن ESC را فشار دهید

0 25
1
علیرضا ناظمی

آغوش تو پُر است از دلتنگی و چشمهای من پر از خواهش ما چقدر به الزام این تبادلات فرهنگی واقفیم وقتی از سرمان دردهای مُمتدِ بی حوصلگی های مُدام و خواستن های بی وقفه بالا می رود این آخرین رایزنی من با تپش تپشِ نفس…

0 34
1
علیرضا ناظمی

از وقت طلوع ستاره تو سالها گذشته است دیگر به استمداد ستاره های قطبی فکر نمی کنم از خوشه پروین استمداد نمی خواهم دلم را به مشقت راه در بیابان های تفتیده گره نمی زنم به تنها چیزی که می اندیشم قبله‌گاه نگاه توست من…

0 28
1
علیرضا ناظمی

تکرار در تکرار موسیقی دلکش صدای پای تو صوت دل‌نشین رقص النگوهایت هوای بی گمانه ی فروردین بهاریه دربهار وتو که با دسته گلی آراسته به خانه ما قدم نهادی تا دیگر بار عاشقانه نگاهمان گره بخورد در هم حالا که هنوز فرصتی برای دوست…

0 32
1
علیرضا ناظمی

درواپسین روزهای درد فصل خوشی از ماندن خلاصه می شود دردفتر زندگی مان یادگاری به جامانده از گذشته ی دور وسهم ما که غارت شد وبر ناخن های ما جز خراش آن فاصله چیزی نماند مستأصل چشم به آینده داریم جوشیده در فرسوده های فرتوت…

0 21
1
علیرضا ناظمی

یادت باشد من این چند ساعت آرامش وخواب را مدیون توام ازوقتی ساعت قرص هایم را یادآور شدی ومن غوطه ور درخیال وعصبانیت تخت خوابیدن را یاد گرفتم تو دکترای کدام رشته بودی که من با سلامی ازتو مرزهای روشن بیداری را درنوردیدم آفتاب تا…