برای بستن ESC را فشار دهید

0 22
1
علیرضا ناظمی

هیچ کس نفهمید شهریور قصد ماندن نداشت تیری انداخت و رفت تو آمدی برای ماندن ومقصود تو؛ با آن نگاه سردت   افسون بود دامنت را تکاندی مهر باریدی از شانه هایت  کرور کرور   غرور می ریخت برایمان پسته پسته انار آوردی بی آنکه…

0 25
1
علیرضا ناظمی

درشهر ما هیچ کوچه ای بن بست نیست همه آنها آغوش های بازی هستند که خستگان ناامید ودلسوختگان عاشق را به سمت خود فرا می خوانند تو هم دعوتی من هم ایستاده ام به تماشا چشم انتظار با قلبی سلیم ودیده به آمدنت دارم… #علیرضا_ناظمی…