برای بستن ESC را فشار دهید

0 10
1
علیرضا ناظمی

در چراغ خاموش بهار قدو بالایت را تماشا می کنم حَظّ حضورت نگاه دزدکی من وتبلور آشنایی ها رخصت بده با چشمهایت سخن بگویم  بارش شهابی مهربانیت را میزبان باشم و دامن به دستهای سخاوتمندت گره بزنم بگذار عاشقانه بگویم دوستت دارم #علیرضا_ناظمی 3

0 8
1
علیرضا ناظمی

هوای ابری دی را  هیچکس نخواهد فهمید اثر نمی کند در دل سنگ ، هیچ تگرکی من ایمان دارم   به باور گل سرخ آبان آبادانی خواهد بود آذر گرما خواهد بخشید پرستو بر می گردد رنجِ بهمن پشت در است باید برای سازشِ با…

0 5
1
علیرضا ناظمی

مجازی بودی ودستهایت شبیه باران به شیشه می زد ولی من خیس می شدم پلک می زدی اما من از پشت عینکم بیکرانه  تماشایت می کردم مهربان بودی ومن سخاوت تو را ذره ذره درک می کردم باران شدی باریدی ابر شدی سایه فکندی واژه…

0 4
1
علیرضا ناظمی

پروازی به کرانه های نور از دل تاریکی همراه با فهم عمیقی از لذت و عاشقانه های پاییزی زمانی که من چشمهایم را بر می گیرم از شهریور برمی گیرم از آن غمِ همواره برمی گیرم از دهان دره ی واژه های درد در فصل…

0 10
1
علیرضا ناظمی

شب هم متبرک است به نامت ودر اردوی چشمانت ماه خیمه زده تا بارغمی از دوش زمان بردارد حالا که در پیکره های زخمی عشق وزندگی را رعبی ست دهشتناک وافسردگی چیره شده است   بر شاخساران چنارهای حوالی رود آمده ای تهمینه ی عرصه…