پاییز را به خانه ما وجود تو ارمغان آورد برگ ریزانی که نوید بهار را دارد.. ورنگ آمیزی قشنگی که رنگین کمانی تماشا شد درآن حیاط قدیمی با خاطراتی شیرین ودور #علیرضا_ناظمی 2
هوای شرجی حوالی تو خط به خطِ خاطره های ِ دلخوشِ در کنار تو همه بوی بهار می دهند بوی تازگی بوی طراوت بوی پرندگی من این احساس به تو نزدیک بودن را سالهاست دارم نزدیک ِنزدیک به اندازه ی فاصله ی کوتاه بین دو…
من در رصد چشمان تو آیه آیه زیبایی می بینم جایی آنسوی نگاه آنسوی بیداری آنسوی عشق که واژه ها درد را زمزمه می کنند پرستو به لانه بر می گردد من به کوچه شما شعرهایت به دفترم واژه ها به دلتنگی دلتنگی به سینه…
نگاهی به افق های دور همراه با لبخند ملیحی امید باور که دل را قرص وامید را زنده می کند در دل شادمان تر از همیشه بی هیچ نگاهی به دغدغه های این روزهای در گذار دلخوش به آیه های مهر و مهرانه های انتظار…
بو می کشی تمام افسانه های عاشقانه را تمام مداومت های دوستانه را تمام مقاومت های شبانه را شبها را ، روزها را و هنوز ها را به راز این عمیق عاشقانه می اندیشی وبه ژرفای ابدی شاعرانه هایی که هر بعد از ظهر شعر…
دهاندره های فصل ها شروعی دوباره را رقم می زند پاییز برگ ریزان زمستان سرد وبرفی بهارانه های عشق ومحبت وتفصیل مهربانی در رستاخیزی سترگ که نامش زندگی ست #علیرضا_ناظمی 2
