شبیه خط قرص نصف ونیمه نمی خواهمت سالهاست به نصف نان نصف لیوان آب ونیمی از تو اعتقاد ندارم تو درسینه من هستی درنیمه چپ تنم ومن سالهاست با من دیگر کامل تو زندگی می کنم #علیرضا_ناظمی 2
قرارمان پای سی وسه پل من ایستاده تو نشسته چشمهایمان روبه چهارباغ تبلوری بیافرینیم وعاشقانه ای که رمز بقای دوستی باشد در چهلستون خاطره #علیرضا_ناظمی 3
می بافد خیالش را به آشناییهای همیشگی ذهنش تجلی نور وآینه پیوند آب با آتش دوستی مودت با حسادت الفت سرخ با زرد وتلاشی مضاعف برای آرامشی توامان با خاطر خواهی که بستر ساز کوک ناکوک جلوه گری های ساعت و وقت وزمان است کو…
باد بوی پیراهنت را آورده است بوی حُسن یوسف ومن چه سهم دلخوشی دارم از این زندگی چشمهایم در هوای تو روشنا یافت دلتنگت بودم برایم از گلستان شاخه گلی به مهر فرستادی وعشق در دل من زنده شد زلیخاگونه ترنج برمی دارم آه ….دستانم…
دستت را به من بده از ماندن حرف بزنیم ودل بدهیم به اشتیاق به وصل وبا شعر پیوندمان را عمیق تر کنیم راز با کوچه بگوییم محبت را بین همه تقسیم کنیم شعف بنوشیم برای درختان لا لایی بگوییم وبه توافق بین دستانمان ودفترها دلخوش…
اشک شوق بود با قابی از لبخند آمیخته به سیمایت من به تصاحب این چکامه برخواستم واژه ها شعر شدند و حالا سالهاست رد لبخندت در چهر سپیدهای غرق شادی من جا خوش کرده اند #علیرضا_ناظمی 0
