برای بستن ESC را فشار دهید

0 7
1
علیرضا ناظمی

تو گندم درو می‌کنی من چشمهای تو را وچقدر دوست داشتنی ست این احساس لبریز لبخند طلایی گوشواره های تو طلایی خوشه های گندم وحظ نگاه من در دالانی که لبریز است از دوست داشتن های مدامت و واژه هایی که بودنت را شعر می…

0 9
1
علیرضا ناظمی

کوزه های لبالب از آب شانه های صبر و دخترکان درد ، دخترکان داغ دختران آه، دخترکان اشک وحالا در دراز دامنی کلام ها چه کسی از سختی این گل های مرمرشک گل های شور واشک سخن می کند فردا در قیامت نیامده پاسخ ها…

0 12
1
علیرضا ناظمی

مرا به اسارتی همیشگی می برد همای سعادت غارتگرانه ی گیسوان رها در باد تو تا خوشه چین خرمن اندیشه ی ابرو وباد ومه وخورشید وفلک باشم ودر سایه سار خیال نمکین تو پیوند بزنم آفتاب وماهتاب را به گُرده شب به تمنای وصال ……