برای بستن ESC را فشار دهید

0 24
1
علیرضا ناظمی

این روزها حال شعرهایم خوب نیست دستهایم به نوشتن نمی رود ودر پرت ثانیه ها درگیرم با یقه های ناصاف لباسم موهای آشفته وجنگلی از خروارها کاغذ ودفتر وکتاب که دورم ریخته این روزها نام هیچ کافه ای خوشحالم نمی کند نه بوی قهوه ای…

0 26
1
علیرضا ناظمی

من …  تماشای اینهمه خوشبختی ومجالی که تو برای عاشقانه هایمان فراهم کردی درنگی از نازکای تن به ژرفای وجود من… تماشای اینهمه زیبایی ومعادلاتی که تو آفریدی تا در سهمی از دلتنگی هایم فرصت کنم کنار تو باشم وتو را نفس بکشم بوی پیراهنت…

0 19
1
علیرضا ناظمی

سفری رؤیایی تا آنسوی مرزها پیاده روی در شانزه لیزه هوای دلکش بودن من ” لوور” و آرزوهای همیشگی ات لبخندهای توأمان با شادی تو دلکش هوای با تو بودن و یادگاری هایی که برای همیشه در قلب تو جاودانه می ماند سفری دل انگیز…

0 18
1
علیرضا ناظمی

کتاب شب گشوده می شود پاییز خرامان خرامان بساط رفتن جمع می کند من می مانم وتو وحسرت ابدی یک تنفس عمیق  در هوای بیقرار دلتنگی لبی شربت فنجانی قهوه و تبلور احساسی عمیق وعاشقانه که من  وتو عمری ست جوینده ی آنیم #علیرضا_ناظمی 3

0 20
2
علیرضا ناظمی

مهربانانه درمن تکثیر می شوی وتمامیت احساست را به آونگ نگاهی در من می‌ریزی نبض هایت شریان هستی می شوند  مغز من پر می شود از بوی مهربانی همیشگی ات وعطر دارچینِ  دل انگیز ِ  چایی ِ عصرانه ی   هر روز تو را پلک…