برای بستن ESC را فشار دهید

0 7
1
علیرضا ناظمی

به دریا پشت نمی کنم سالهاست اجداد من پشت درپشت از این بیکرانه روزی برده اند وحالا من درکمر کش راه هر روز خسته تر از قبل بر می گردم به ساحل بی آنکه مرواریدی صید کرده باشم یا دستان من کوتاهست یا خرما برنخیل…

0 5
2
علیرضا ناظمی

صف به صف صف بسته اند در آغوش چهلم ابدی مناظره های خیابانیِ بی انتها ،ولنگارانه  دردها را درقامتی بلند  در وسعت بیکرانه های انتظاری که لب تر می کنند تشتت ثانیه ها در کارناوال این روزهای تلخ وقتی رجز می خواند زجر در کسوت…

0 14
1
علیرضا ناظمی

دویدنت را میان چشم های کالم به فال نیک می گیرم سالهاست در تُرد نَرد درد زیسته ام بی آنکه بدانم دوست داشتنت راز سربه مهری ست لابلای سطرهای روزنامه که سربزیرانه باید آن را در پوشه ی تن پوش هایم پنهان کنم شرمزده از…

0 8
1
علیرضا ناظمی

عهد بسته ایم که بمانیم از روز نخستین دیدار تا آخر آخرش راز دارِ هم برای هم گفتیم: مانند برکه باشیم وماه درآغوش شب وهیچ فاصله ای بین ما نباشد متحد ، یکدل   شبیه شعرهای بهم پیوسته ی بلند شبیه شعر های ناتمام #علیرضا_ناظمی…