برای بعد از خودمان باید… حرف تازه ای به یادگار بگذاریم انسانهایی هستیم از شرق به غرب دونده واز شمال به جنوب رونده درپیچ هاسرگردانیم ودر عمیق آتشبارهای زندگی چون مردمان مستأصل دست بر دست ایستاده ایم در کنجی باید برخیزیم از زمخت ذرات معلق…
در بهارانه ی این زندگی زیبا حَظّی ، کرشمه ای وچقدر دوست داشتنی ست لبخندهای دلکش هر صبح تو وقتی دقایقم لبریز دلتنگی ست #علیرضا_ناظمی 2
چایی من سرد می شود من می مانم وخاطرات ودلتنگی تو می مانی ودفتر شعرهایمان آغوش باز دقایق ومجالی که برای قرار نیست صدای تیک وتاک ساعتی که درمغز پنجره می کوبد چشم انتظاری های من ودلهره هایی که سهم من نبود … #علیرضا_ناظمی 4
