خجالت هميشگي چشمهای تو در بیقرار دلت ومن که با هجمه ای از اشتیاق برای جانفشانی همواره ، آماده ام تو لبخند بزن دلم قرار گیرد زندگی بی تو نفس کشیدنی بی هویت بیش نیست #علیرضا_ناظمی 4
مرابه تحسین وامی دارد رفتارهای جذاب تو وقتی حتی سایه ها بی اعتنا ترکم می کنند وآخر عاقبت کارکردن درسرما پشیزی دستمزد می شود با لقمه نانی ومی گویند: شعر آب ونان نمی شود من مصمم تر از همیشه می نویسم چون حوالی چشمهای تو…
صندلی گذاشتم وروبرویت نشستم برایت قهوه آوردم چشمهایت را مشایعت کردم به پنجره نگاه می کردی غرقه در توبودم و خط چشمِ آبیت که مرا هوایی می کرد با گردن آویز زیبایت که دل مرا می برد و یقه هفت سفیدت که با آن، صد…
