تو رفتی که برگردی من خیلی وقت است برگشته ام مثل موسی از نیل مثل یوسف از مصر مثل پرستو از سفر مثل کشتی از دریا وتو تا بیایی قندیل ذهن چشم انتظارم آب شده بگو چند فصل دیگر چشم انتظار واژه هایت باشم وترنم…
بوی عطر صبحگاهی تو از سمت جاده می آید باید نفس کشید هوای دلبرانه تو را بوی دلکش آیه های انتظار در فصل سبز رسیدن این روزها به مدد واژه ها شعرهایم رنگ وبوی دیکری دارند دوباره بوی عطر صبحگاهی تو وسیرابی مشام جان من…
تلاطم دستهایت در آغوش باد تدارک ژرف نگاهی بود لبا لب از فهمی به بزرگی یک لذت مدام وقتی ترجمان واژه ها تبسمی شد برای آغازین پیوندی شیرین #علیرضا_ناظمی 5