برای بستن ESC را فشار دهید

0 15
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

به سوی من دستی دراز است همراه دسته گلی که آمیزش عقل ودل می کند ورکاب در رکاب احساس انداخته در ذهن ناشکیب دنیا را گلستان نشان می دهد من از اسب زمان پیاده می شوم در هیأتی از لبخند دستهایت را می فشارم وگلها…

0 9
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

از راه دوری آمدم از فرسنگ ها فاصله وبرایت قلبی آوردم که لبریز است از احساس وتو مرا در رج به رج سطور دستهایت مثل واژه ای پناه دادی پروانه وار، شعر شدم در مسیر ِسیر ِتماشایت  به دور از آشفتگی های حواسم بالغ شدم…