دیوار برلینِ تنهایی را فرو ریختیم وحالا آغوش هاست حکمرانی می کند میان ما برگردیم به همان سالهای گذشته به زندگی بدون مرز #علیرضا_ناظمی 1
زندگی لباس نافرمی بود که برتن تو زار می زد صدای فرو ریختن تو را از عمق وجودم می شنوم واز راست گرد خیابان راهی به سوی تو می یابم مضاعف است دردهای تو از فهم من وعمیق که می شوم سُر می خورم…
چه می کنی با من به وقت ایستادن جلوی آینه پدیدار می کنی دنیایی از زیبایی هارا ومن مثل همیشه جَلد آن چشمهای افسونگرت ولبریز می شوم از فریاد درآن سکوت تماشایی #علیرضا_ناظمی 1
