دلتنگی هایم زیر نور آفتاب مستقیم ،هراسان می تابد بر گلهای قالی در حیرتم درگوش باد چه گفته ای که ملال نبودنت دامن ِ شاخه های گل ها را گرفته رها نمی کند وبوسه می زند هوای اتاق را به هوای تو #علیرضا_ناظمی 2
دلهره های نبودنت را بغل می گیرم در خیال تکیده شب همراه با نوای باد به انتظار می نشینیم سپیدهایی را که از لمس سرانگشتانت می چکد #علیرضا_ناظمی 1
تظاهر کن که با خیال من درآمیخته ای وبگذار رد عطرت در موهایم بماند حتی به قیمت رسوایی وسهم مرا از مرسوله های لبانت واژه بده حالا که در پژواک لبخندت مرا غرقه کرده قُرق تعلقت به شکل ابر درآ وفنجان های خالی را پرکن…
