برای بستن ESC را فشار دهید

2 107
3
علیرضا ناظمی
3 دقیقه مطالعه

آشنایی، گرمای دستانت بود دوستی، آواز بی‌وقفه‌یِ پرنده‌ها در سپیده‌دم تو لبخند زدی و جهان بهانه‌ای شد برای رویش هزاران برگ  در خیابان‌های خاموش حالا من و عبورِ باد از لای پنجره‌های بسته که نام تو را زمزمه می‌کند  اما هرگز حتی نسیم نمی‌آورد  ذره…

1 103
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

از قیچی تو اشک نمک می ریزد از چرخ خیاطی ات بغل بغل شکوفه از طاقچه بوی نان‌ محبت می آید از طاقه های ابریشم سرود مهر این کوک های مهربانی را  سوزن بزن…  مهرت را قالب بگیر … چین و چروک روزها را صاف‌کن…

2 112
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

نهال ؛ حالا که تازه  قد کشیده است آه ، دق نکند !چقدر تا ماه فاصله دارد به کدام سو روانه باشم نارون ها را به تماشا بنشینم _از فرط عشق ثانیه_ و از فراتِ لبخندت جرعه‌ ای از مهتاب بنوشم بر لبِ دریای بی‌کرانِ…