برای بستن ESC را فشار دهید

0 109
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

صدایت را می‌شنوم صدای تو خوب است من به باور گل‌های سرخ ایمان دارم و به بق بقویِ قُمری‌های عاشق اعتمادی راسخ من می‌فهمم شاخه‌های تاک را که چگونه، مستانه با آغوشِ دیوار پیوند جاودان می‌بندند دیشب ماه به خانه‌ ما آمد و از پشت…

0 122
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

در تپشِ شب پشت پنجره‌ی بیدارِ آسمان به تماشا می‌ایستم حیاط، جامِ بلورینِ مهتاب را سر می‌کشد و آبپاشِ خموش رقصِ قطرات را بر گیسوی خاک می‌نوازد… باغچه که تختخوابِ سبزش را گشوده است با بالشی از شکوفه‌های یاس و عطرِ شالوده‌ی خاطرات مستی‌ام می‌بخشد…

0 82
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

یکصدا با من همنوا با ضربانِ باران؛ هر واژه قطره‌ای ست بر پنجره‌ی انتظار از تو می‌گوید: قلبم، طبلِ شب‌ست و زمان در شکستنِ آینه‌های بی‌کرانت مُهری زد ثانیه‌ها، جویباری اند در زلالِ سکوتِ زمین؛ من با بالِ بی‌قرارِ روزها پر می‌زنم تا آسمانِ بودنِ…