از کوچ ساحل آمدی دریای من سواره بر موج چشمم درتسخیر ِ امواج تپنده به هوای تنفس ساحل ومن همه تن نظاره به هیأت چتر زلفانت در فوج فوج ِ بارش شهابی از مسیر مهتاب از مه آلود بیقرار عینکی در شب زفاف شیشه های…
شب آبستن چشمهایم می شود وقتی در تکاپو ماه و انتظار را مرور می کنم #علیرضا_ناظمی 2
به رقص آمده اینجا، هوای مردادی به جوششی که در آن ردپای تو پیداست و باز تاب نگاهی پر از نسیم تنت تمام طول شب و روز با ملیح سخن چقدر دیده به راه تو باخته مهتاب در آسمان بلند بزرگ پیشانی به وقت چیدن…