غمباری درد از گونه هایش سیل مدام آهم بود در مناظره ای که دلشوره وار چشمهایش برایم از آن ژرفای خیال سینه سوز پرستو گفت وحالا جاذبه آن سوسوی اندیشه وهمدلی بغض شعرآلوده ای شد پامال گر بال پروانه … #علیرضا_ناظمی 2
ایستاده امیدوار شال غم به دور افکنده تا دوردست های افق را نظاره گری وشادمانه در طلبی بزم شعر وشور را تا واژه ها دگر باره موسیقی اشک ولبخند را در باور عاشقانه ات متصور باشند #علیرضا_ناظمی 1
به دره هایی عمیق پرت می شود خیالم سالهاست این منظره در تکرار تنهایی من لباسی نوبه تن دارند #علیرضا_ناظمی 1
