همیشه تو پنهان بودی در رمزآلود بغض من در سکوت شعرهایم در فریاد چشمم در تپش پنجره های به انتظار تو نشسته و من آبرو داری کردم تا نامت درهیچ سطری لق لقه ی زبانها نشود #علیرضا_ناظمی 2
فهم عمیقی ست درخت شدن درست مثل آبتنی در تشت خورشید در پاییزی که باد از کوچه ی مهر می وزد #علیرضا_ناظمی 2
در قهقرای کودک درونم مستانه ی نگاه تو هنوز آتش می افروزد به لبخندهای مکرر به غمزه های شیرین به واژه واژه محبت عمیق تو خیلی وقت است از یاد برده ام که فاصله نیست ما را از همدیگر دور کرده جبر زمان است #علیرضا_ناظمی…
