برای بستن ESC را فشار دهید

0 19
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

یادت باشد خزان را تو بهانه بودی لبخند زدی شاخه ها لرزیدند و از دهان باد بوسه ها افتادند تو اخم کردی ابرها باریدند و از گوشه ی غمزه ی نگاه تو پاییز سرد شد من به خود پیچیدم مهر خاطره شد اجاق دلمان گرم…

0 21
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

یک گل ، صد گل ، صدها گل توآمده بودی با دسته گلی دردست زمین وزمان را بهم دوختی چشم ها مات حضور تو اندیشه درتمنای درک وجودت ومن که محتاط نفس می کشیدم در هوای تو گیسو به باد سپرده بودی روسری بسته به…