برای بستن ESC را فشار دهید

0 24
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

از فصل لبخندهای شیرین از فصل وداع های تلخ از فصل نگاه‌های گرم از فصل کوچه های سرد آمده ای با آغوشی شعر و شالی که طعم اشکهای تو را می دهد و لبریز است از حرمت نگاه های سرخ شده من به گردن آویز…

0 25
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

آغوش تو پُر است از دلتنگی و چشمهای من پر از خواهش ما چقدر به الزام این تبادلات فرهنگی واقفیم وقتی از سرمان دردهای مُمتدِ بی حوصلگی های مُدام و خواستن های بی وقفه بالا می رود این آخرین رایزنی من با تپش تپشِ نفس…

0 34
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

از وقت طلوع ستاره تو سالها گذشته است دیگر به استمداد ستاره های قطبی فکر نمی کنم از خوشه پروین استمداد نمی خواهم دلم را به مشقت راه در بیابان های تفتیده گره نمی زنم به تنها چیزی که می اندیشم قبله‌گاه نگاه توست من…