چون ابرهای شناور آمدی از دل دریا وساحل به دامنت گره خورده بود اعجاز لبخندت تماشایی ست از گامهایت شور می ریزد از نفیر نفس هایت مکاشفه هایی عمیق دلخوشم به تماشای چشمهای شهلایت دراین آخرین وضعیت سفید #علیرضا_ناظمی 1
درهوای بی پایان تو شبی به سحر رساندم ماه بود و رؤیای ناتمام من خیزش شب در حدقه چشمانم و حقد اشکهایی که تا کوچ کوچه باریدند در تماشای پاییزیِ سقفی که از تو خبری به پلکهای خسته ی من و پنجره بازِ شب بدهد…
بابت آرامش محضی که برایم ساختی مدیونم به تو غزلنوشی درباوری آراسته به مهر با تلنگرانه های نیچه و فروید همراه با تماشای فرتور تو نهفته در قاب چوبی پیش رو عمیق شدن درشاخه ی گل آنسوتر فارغ از گرمای نوشیدنی دلچسبی که برایم می…