سه گام مانده تا من برسم به اوج خوشبختی ودرآیم از روزگار واپسین درد سالهاست چله نشین غمم وحالا انوار الهی در من نوری تابید به هوای تو تا آغوشی سهم من آغوشی سهم تو باشد و یک دنیا آرامش سهم هر دوی ما #علیرضا_ناظمی…
در فصل درخشندگی شکوفه ها ما ایستاده ایم بر سنگفرش های جاده تا فرصت زندگی را تجربه کنیم در ازدحام عمیق عشقی پاک که در جانمان به وسوسه رخنه کرده است ما عابران مسیر زندگی هستیم عاشقان سینه چاک دلباختگان شعر و ترانه… #علیرضا_ناظمی 9
ما قبل از افسانه ها با هم آشنا شدیم تو نامت را از گُل ِ باغچه گرفتی ومن دوست داشتنت را آرام در گوش نسترن هوار کشیدم سایه ات بر گستره ی شانه هایم مماس شد وتدبیر حوض با مهر تو رقم خورد درخت در…
