برای بستن ESC را فشار دهید

0 9
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

افسرده درخیابان های بی سروته را می روم وهیچ ماشینی مرا به مقصد نمی رساند پیام هایم ناقص مخابره می شوند رد تگرگ درکوچه هاست زنانی دالان دار راهند ومن بی مقصد هوار شده ام سر هیجان های ناشی از دلتنگی وبغض حسادت کور کرده…

0 8
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

سرآمدن حوصله پای بیقرار ثانیه هاست حکایت من وقتی بی تاب، پیراهن دلتنگی می پوشم تا استشمام بوی تو در مغزم فوران کند فورا بی آنکه دست بشویم از دقایقی که در نابسمانی روزگار شبها وروزهایم را در هوای تو سرکردم ودریغ از یک لبخند…

0 11
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

چشم انتظاری خیلی ها هم بد نیست می نشینی به او فکر می کنی به لبخندهای همیشگی اش به سور دستان گرمش وبه پهنای صورت اشک می ریزی درست وقتی دلتنگش می شوی واینهمه زیبایی تماما از چشم انتظاری او می آید براستی اینهمه نعمت…

0 19
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

ما خانه ای اجدادی داریم ونسلی هستیم روبه فراموشی رفته گرچه هنوز بوی دود چراغ موشی در ذهنمان متبلور است ودرذهن هزار راز مگو داریم وهزار درد ِ خفته درگلو پارسال از غربت می نالیدیم امسال از عزلت وتنهایی دارد شراب چهل ساله مان را…

0 8
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

اردو زده ایم حوالی آشپزخانه درتنگناهای زمانه ی امروز نگاهم از کاناپه ها برمی گردد سمت تو ازسمت سالن ظرفیت محدود نگاهی مرا به سمت خودش‌ می کشد پرده ها آبستن عمیق عشقی شده اند که بی مهابا در ساختمان جاری ست چراغ شب خواب…

0 10
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

چکامه های یادت خاطره انگیزند در آن لحظه ای که دست حوادث بهم رساند من را و تو را وفصل نوشدن آغاز شد در قصه ی مشترکی که نوشیدن برایمان رقم زد ما مشترکا دست به فنجان بردیم ما مشترکا تلخ نوشیدیم ما مشترکا لبخند…

0 13
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

حوصله شنیدنش را داری بیا تا از راز دلم با توبگویم تنها دلیل عاشق شدنم و تنها علت شاعر ماندنم اورا دوست دارم از سمت فاصله آمده بود لباسی راه راه به تن داشت به شعر دلبستگی داشت از تنهایی می ترسید وتنها دوستی که…