برای بستن ESC را فشار دهید

0 24
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

درتیر رس نگاه های   پیوست شده به قاب پرده ها جا مانده غوغای مهربانی آغوش زنی گره خورده به دستانی زمخت که به حسرت ، هیچ امیدی به این مراوده ی جبری ندارد نه تحمل ایستادنی نه پای رفتن نه دل متارکه تنها سهم…

0 18
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

تب تند عجیبی ست شرجی بغض آلوده اشک زنی کنار پنجره بی آنکه بداند کائنات از غم او در همهمه  زنجره های درد را فریاد دارد به قصد رویش دعایی واستجابت استغاثه هایی که سالهاست هرشب مسافر آسمانند… #علیرضا_ناظمی 2

0 20
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

واژه واژه های سپیدم طعم لبخند تو شد درآن لحظه هایی که درافق های روشن باور نور تابید سیاهی رخت بست قصه ها ردیف شدند وغزلباران آغاز شد من ماندم و تو ویک دنیا چکامه های شور انگیز #علیرضا_ناظمی 2

0 10
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

پنجره ای رو به نور نفس کشیدن در هوای آزادی دیوارهای زخمی دستهای خون آلود استبداد واژه های وهم آلود و رجز ثانیه ملالی نیست درخت ها به بار نشسته اند ودر کورسوی امید دری باز می شود به روشنای اندیشه درست همین روزها ودر…

0 18
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

من گریه ام گرفته به حرمت پرندگی ات قسم درمن حلول کن شبیه ماه در دل آسمان ِشب در من حلول کن به وقت سحرگاه دردل تاربکی تا نوبت خروس خوان صبح که برسد ما یافته باشیم سر پناهی به قصد جان پناه درمن حلول…