برای بستن ESC را فشار دهید

0 18
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

شاهکار خلقت ؛تویی بانو با آن نگاه محزون دخترانه ات حوالی شامگاه چشمهایم و رد نگاه تو که ورود کرده به انتهای کافه بی صدا،یکرنگ ،خالص  از دهان واژه ها بلند است نامت وحوالی گردن آویز تو چشم می چرخد درست جایی که خط به…

0 14
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

صدای زنگ در می آمد تو بودی همراه خودت بهار را آورده بودی صدای گنجشک های عاشق را رقص پرستوها را واما من دل نازک‌تر از همیشه در را گشودم تو بی درنگ درآغوشم جا خوش کردی وگفتی: بهار است ؛ بهار من به دستهایت…

0 19
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

من از شهر اجدادی شما خاطره ها دارم ودرسلول های تنم زنگ بیدار باش صبحگاهش هنوز آوای چهل ساله دارد ناقوسی روح نواز وصدای ساعتهای دیواری باکره ای هنوز در اولین پیچ میدان به گوش می رسند رادیو روی موج جدیدی منشور اشک‌هایت را واگویه…

0 17
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

درجنون دلتنگی وقتی نیستی روی مرز تنهایی راه می روم کرت های فاصله را می شمارم خزان زده است دقایق بی تو زمستانی است ثانیه ها بیا وبرهان مرا از این شعرهای همواره غمگین وروایت های همواره غمگنان از این تنهایی مفرط از این درد…

0 25
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

دستهایم را می کشم پر می شود از تو درتلنگری که به من می زند وجودت پرسه می زند در من زندگی بی هیچ شباهتی به قبل جان می گیرد زبان شور می گیرد قلب وخاکستری روزهای پرتکرارم دور می شود از من دور می…

0 24
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

چکامه های عشق چکامه های شور تو از تبار رهن واژه های درد آمده ای سر بر شانه غم نهاده در گریز گاهی که پایی برای رفتن نیست ونایی برای آه کشیدن کاش دستها قدرت رهایی پرندگی تو را از قفس داشت #علیرضا_ناظمی   4

0 12
3
علیرضا ناظمی
3 دقیقه مطالعه

از نا اهلی روزگار دوری کن ودر بسیط گستره ی مهر،عشقت را جار بزن خوب نگاه کن  که در ازدحام اندوه تا بیخ یقه ی قوضک من برگ ها بالا می روند   شقیقه ام تیر می کشد اینهمه برگ ریزان باغ را چگونه تاب…