برای بستن ESC را فشار دهید

0 20
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

ما خانه ای اجدادی داریم ونسلی هستیم روبه فراموشی رفته گرچه هنوز بوی دود چراغ موشی در ذهنمان متبلور است ودرذهن هزار راز مگو داریم وهزار درد ِ خفته درگلو پارسال از غربت می نالیدیم امسال از عزلت وتنهایی دارد شراب چهل ساله مان را…

0 8
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

اردو زده ایم حوالی آشپزخانه درتنگناهای زمانه ی امروز نگاهم از کاناپه ها برمی گردد سمت تو ازسمت سالن ظرفیت محدود نگاهی مرا به سمت خودش‌ می کشد پرده ها آبستن عمیق عشقی شده اند که بی مهابا در ساختمان جاری ست چراغ شب خواب…

0 10
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

چکامه های یادت خاطره انگیزند در آن لحظه ای که دست حوادث بهم رساند من را و تو را وفصل نوشدن آغاز شد در قصه ی مشترکی که نوشیدن برایمان رقم زد ما مشترکا دست به فنجان بردیم ما مشترکا تلخ نوشیدیم ما مشترکا لبخند…

0 14
2
علیرضا ناظمی
2 دقیقه مطالعه

حوصله شنیدنش را داری بیا تا از راز دلم با توبگویم تنها دلیل عاشق شدنم و تنها علت شاعر ماندنم اورا دوست دارم از سمت فاصله آمده بود لباسی راه راه به تن داشت به شعر دلبستگی داشت از تنهایی می ترسید وتنها دوستی که…

0 13
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

چهل سال چهل فرسخ چهل منزل آمدم با ایمانی سرشار با چشم های میشی ودفترچه شعری سپید به من نشانی درست بده اصفهان یا… بگذار گُل کند رُزهای قرمز وعطر اردیبهشت بپیچد در موهای تو بگذار من… در گندمزار عاشقانه هایت درو کنم خرمنی نور…

0 20
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

آفتاب از روشنای دشت می پیچد به شکوفه های درخت در عصری دلگیر همراه با نجوای سبز ازجمعه نوشتن وقتی سوت وکور چشمانم می پالاید مزرعه را خانه باغ را وتو نیستی تا درمن تکثیر شود مهربانی هایت وشریان زندگی جاری شود در رگهای حیات…

0 9
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

ازکوه صدایی بلند نمی شود آنچه هست پژواک صدای ماست رازِ جنگل را درخت می داند رازِ درخت را شاخه ها ورازِ شاخه ها را برگها وراز ِ برگها را پاییز من با گیاهان نسبت دارم درخت فامیل نزدیک من است وبا جنگل پیوندی عمیق…

0 9
1
علیرضا ناظمی
1 دقیقه مطالعه

برای من نشانی ای از خودت بفرست عکسی،عطری،آرامشی و برای مرهم زخم های عمیق دلتنگی ام دستانت را درگلدانی بکار حواله کن بیاید به خانه ما من قول می دهم کوچه را چراغان کنم آذین ببندم وچشم انتظار  تا سر کوچه نه تا سر خیابان…