ضرب آهنگ گامهای تو در نُت موسیقی من هویداست تندتر تندتر کندتر کندتر بیا که تسلای خاطر…
همیشه تو پنهان بودی در رمزآلود بغض من در سکوت شعرهایم در فریاد چشمم در تپش…
فهم عمیقی ست درخت شدن درست مثل آبتنی در تشت خورشید در پاییزی که باد از کوچه…
در قهقرای کودک درونم مستانه ی نگاه تو هنوز آتش می افروزد به لبخندهای مکرر به غمزه…
پاییز به مرز هشدار رسید می خواستم ادامه دهم اما نشد هشدار در پی هشدار ومن در…
بر شاخساران بی برگ رؤیا نشسته ام به تماشا زلال عطشناک آرزو را در آفتابگیر حوصله چشمانم…
