دلخوشم به همین خندیدن های تو ودهانت کهرایحه ی مهر دارد من در پیچ وخم آرزوها از…
با تو شاعرانه سخن می گویم بانو با واژه هایی درقالب جملات وقتی شب خاموش فریاد می…
آراممکن… بهوعدهی دیداری بگذار درمن نفس بکشدمرزهای وجودت آیینه وار مناز روشنیواژهای بکر تو درشب های تیره…
چه بهاری خواهد شد امسال رقص بارانی نگاه تو وچنگ انداختن واژه های آرامش در دستهای من…
گفتگوی نسیم مهرت با چشمهای من شروع شد درروشنای باغهایشعر کهدستهایمرا دستهایتگرفت شبیکه نیلوفر دست درآغوش تاک…
التماس چشمهایم مشایعت دستهایت و آمدنت بیواسطه سیام اردیبهشت… آنگاه که: “خنکای عاطفه” در “سرشت محبت” گره…
