ثانیه های بی تو اوج دلتنگی ست دلم قرار نمی گیرد مرا دعوت کن به مهمانی چشمانت…
دستهای تو برشانه ی من چتر حمایتی ست همیشگی تو آمدی زندگی معنا گرفت واژه ها شعر…
تصویر زیبای تو کنار شاخه ی گل رز فرتوری بود از هرچه زیبایی وسهم من از آنهمه…
به تاراج می برد زمانه ذره ذره وجودت را تو اما عاشقی زنی از حوالی کوچه های…
در تنگاهای زمانه در خلوتی لبریز آرامش آمدی وخنکای دلم شدی دغدغه را از کالبدم دور کردی…
خاتون من خاتون هزار پنجره ی نگاه من خاتون لحظه لحظه ی خاطراتم طلوع کن از مشرق …
رها در پرنیان خیال رهیده از غمها رمیده از هرچه اندوه آشیانه بناکرده ای در سرخوشی های…
من به تو فکر می کنم تو به دلتنگی هایت وهر دویمان به راز گل سرخ به…
از من به من نزدیکتر است مثل سایه سالهاست غم در یقه لباس من جا خوش کرده…